۹ عادت افراد کاریزماتیک و با جذبه و دوست داشتنی
اگر شما هم به دنبال راز کاریزماتیک بودن بعضی آدم ها هستید در این نوشتار با ما همراه باشید تا از ۹ عادت افراد کاریزماتیک ، با جذبه و دوست داشتنی برایتان بگوییم.
عادتهای روانشناختی دوست داشتنیترین، کاریزماتیکترین، و مسحورکنندهترین افراد چیست؟
برای رونمایی گرایش های آنها، مطالعات و پژوهشهای روانشناسی رفتاری را عمیقا بررسی کردیم. پس اگر میخواهید در برخورد با کسانیکه ملاقات میکنید از فردی خجالتی و دستوپاچلفتی به فردی مسحورکننده تبدیل شوید، نکات زیر را بخوانید، که با مطالعات و پژوهشهای بسیار تایید شدهاند:
همدلی مثبت و منفی دارند
آدمهایی که همدلی مثبت دارند حسادت نمیکنند، هیجانزده میشوند. به وجد میآیند وقتیکه:کسی دیگر تصمیم میگیرد شغلش را رها کند و ۶ ماه به آمریکای جنوبی سفر کند.کسی دیگر ترفیع رویاییاش را میگیرد (یا در شرکت رویاییاش استخدام میشود).کسی دیگر با ۱۰۰ میلیون دلار کسب و کارش را راه بیندازد.
همدلی منفی توانایی تسکین دیگران به هنگام اندوه است. آدمهایی که این ویژگی را دارند:وقتی عضوی در خانوادهی یک نفر مبتلا به سرطان تشخیص داده میشود، به او کمک میکنند.وقتی کسی از شرکت رویاییاش اخراج میشود، از او حمایت میکنند.وقتی کسی با مخاطب خاصی که شش سال با او رابطه داشته است به هم میزند، او را دلداری میدهند.
همدلی مثبت و منفی، این توانایی است که خود را جای دیگران بگذارید و واقعا آنچه را احساس میکنند – خوب یا بد – حس کنید.
در حقیقت، حتی در مغزمان بخشی مختص همدلی داریم که شکنج فوق حاشیهای نام دارد، و پاسخهای همدلانه را تحریک میکند:
ما از نظر فیزیولوژیک و روانشناختی به گونهای مداربندی شدهایم که به آدمها کمک کنیم (یعنی احساس همدلی کنیم). نکتهی مهم احساس آن هم به صورت منفی و هم به صورت مثبت است.
متواضع هستند.
این نقلقول این امر را خلاصه میکند:
تواضع دست کم گرفتن خود نیست، آن است که کمتر به خود فکر کنید.
آدمهایی که در کنارشان بودن واقعا لذتبخش است متواضع هستند، نه مغرور. دستاوردهایشان را به رخ بقیه نمیکشند. برای مهم به نظر رسیدن از آدمهای مهم و معروف نام نمیبرند. به استعدادهای خود نمیبالند. حس من باحالترین آدم دنیا هستم را از خودشان ساطع نمیکنند.
البته اعتماد به نفس داشتن و حفظ عزت نفس بالا خوب است. اما خط ظریفی بین اعتماد به نفس و غرور وجود دارد. و تفاوت بین آنها تواضع است.
این ویژگی کسانی را که از کنارشان بودن لذت میبریم و کسانی را که نمیتوانیم تحمل کنیم از یکدیگر جدا میکند.
به کانیه وست فکر کنید – به طرز خارقالعادهای موفق، و در عین حال منفور است. حالا به باراک اوباما فکر کنید – به طرز شگفتانگیزی موفق و در عین حال متواضع است.
چه موسیقی کانی وست را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید، نمیتوان منکر غرور و اعتماد به نفس فوقالعاده زیادش شد. چه با تهای باراک اوباما موافق یا مخالف باشید، نمیتوان منکر اعتماد به نفس و تواضع فوقالعاده زیاد او شد.
خط باریکی بین این دو وجود دارد … و آدمهایی که بودن در کنارشان لذتبخش است از خودمحوری، خودبینی و خودستایی پرهیز میکنند.
آسیبپذیر هستند
آسیبپذیری همان عدم اطمینان است. قرار دادن خود در معرض خطر خجالت کشیدن یا قضاوت شدن است. این تعریف ممکن است مبهم باشد، پس چند مثال میزنم:آسیبپذیری نزدیک شدن به غریبهای در یک کافیشاپ، و درخواست دوستی و قرار گذاشتن با او است.آسیبپذیری ارائهی یک سخنرانی برای ۱۹۵ نفر است، حتی وقتیکه به شدت از سخنرانی در عموم وحشت داشته باشید.آسیبپذیری ابراز نظر متضادتان است، وقتی که از ده فرد حاضر در اتاق نه نفر به یک چیز معتقدند.
برن براون، یک روانشناس اجتماعی با ۱۰ سال تجربهی مطالعهی آسیبپذیری، با بیش از ۲۰ میلیون بازدید یکی از پربینندهترین سخنرانیهای تاریخ تد را ایراد کرد
بگذارید رک بگویم – آسیبپذیر بودن کار ساده ای نیست. غلبه بر ترس از قضاوت یا موردانتقاد قرار گرفتن، از نظر عاطفی یکی از چالشبرانگیزترین موانعی است که ممکن است مواجه شوید.
با این وجود، آدمهایی که به طرز خارقالعادهای دوستداشتنی هستند از رکگویی نمیترسند. آنها تایید دیگران را گدایی نمیکنند، پس تمایلی ندارند که کمالگرا به نظر برسند. بهعلاوه، آنها میفهمند کسانیکه بینقص به نظر میرسند ممکن است در واقع چندان دوست داشتنی نباشند.
وقتی کسی بینقص به نظر میرسد، از او فاصله میگیریم. وقتی دارای عیبهایی باشد به سمت او جذب میشویم. این پدیدهی روانشناختی اثر پراتفال نام دارد:
اثر پراتفال
با ارتکاب یک اشتباه، یا اعتراف به آن، دوستداشتنیتر میشویم. مطالعات نشان داده است آدمهایی که به نواقصشان اعتراف میکنند، در مقابل کسانی قرار میگیرند که همیشه بینقص به نظر میرسند.
با آسیبپذیر بودن، خودمان را برای شکست آماده میکنیم. از طریق شکست، دوستداشتنیتر میشویم. بنابراین، آسیبپذیری قدرت آن را دارد که دوستداشتنی شدن را ایجاد کند.
قدرت شما از آسیبپذیریتان ناشی میشود. – زیگموند فروید
حس شوخطبعی دارند.
یک عادت افراد کاریزماتیک و با جذبه این است که آنها حس شوخ طبعی بالایی دارند و درواقع آنها از اثری روانشناختی به نام متقاعدسازی گذرگاه فرعی استفاده میکنند. مثلا وقتی در یک آگهی تلویزیونی برای تبلیغ یک محصول ضد عرق یه آدمی با ما چند نوع شوخی مختلف را می کند یک پیوند ناخودآگاهی میان ما و آن محصول تبلیغی ایجاد میشود.
به زبان لیمن، این امر به معنی آن است که وقتی در یک فروشگاه قدم میزنم و دنبال یک اسپری ضدعرق میگردم و آن محصول را که در تلویزیون تبلیغ بامزه ای داشته میبینم… نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم که آن را نخرم.
در مطالعهای که توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شد، آدمهایی که در معرض تبلیغات شوخطبعانه برای محصولات شناختپایین قرار داشتند، خیلی بیشتر احتمال داشت آن محصول را خریداری کنند.
اما نکتهی دیوانهکننده اینجا است – آدمها از تبلیغات متنفرند. پس اگر تبلیغات بتواند شما را به لبخند وادارد… مطمئنا یک انسان دیگر هم میتواند این کار را بکند.
به این فکر کنید. آخرین باری که کسی را تازه ملاقات کردید و او یک جوک تعریف کرد و شما با خودتان فکر کردید، واو از این دختر/پسر متنفرم کی بود؟ احتمالا هیچوقت.
واضح به نظر می رسد، اما آدمهایی که کنارشان بودن لذتبخش است واقعا حس شوخطبعی فوقالعادهای دارند.
حضور دارند.
چندوقت به چندوقت این اتفاق میافتد؟
اما، من کسی نیستم که قضاوت کنم. من هم گاهی در اینباره مقصرم. با این حال، اعتیادم به گوشی هوشمند را با قرار دادن آن روی حالت مزاحم نشوید، اساسا ترک کردم.
وقتی گوشیمان میلرزد، کنجکاو میشویم. چه کسی پیام داده است؟ پس نگاه میکنیم که بفهمیم. درنتیجه حواسمان از گفتوگوی چهرهبهچهره پرت میشود. به نظر میرسد این امر مانع از داشتن یک گفتوگوی چهرهبهچهرهی پربار میشود.
به همین ترتیب، صحبت کردن با کسی که اصلا حواسش به یک گفتوگو نیست، کار دشواری است. متمرکز کردن یک ذهن سرگردان دشوارتر از فشردن دکمهی گوشی است. اما چون سخت است، به معنی غیرممکن بودن نیست.
من هم سهم خودم را از مشکلات سرگردانی ذهن داشتهام، و طی یک مکالمه به چیزهای دیگری که در زندگیام اتفاق میافتاد فکر میکردم، اما روش مفیدی که پیدا کردم مراقبه بود. و من اولین (یا آخرین) نفری نیستم که دربارهی قدرتهای مراقبه موعظه میکند. این افراد موفق نیز مراقبه انجام میدهند:مارک بنیوف (مدیرعامل سفورس)آرنولد شوارتزنگراپرا وینفریتیم فریس (کارآفرین و نویسنده)مارتین اسیزی (کارگردان فیلم)ری دالیو (مدیر صندوق پوشش ریسک)
اگر با حضور در حین گفتوگوها مشکل دارید، پیشنهاد میکنم مراقبه را امتحان کنید.
واقعا به همه علاقهمند هستند.
اگر مثل ۹۹٪ انسانها باشید، وقتی سگی ملوس را میبینید باعث میشود لبخند بزنید و بگویید ”آخییییی این سگ کوچولورو بدید به من!!!
چرا سگها باعث میشوند چنین حسی داشته باشیم؟ چرا انقدر دوستداشتنی هستند؟
شاید به خاطر آنکه واقعا از دیدن همه هیجان زده میشوند. آنها گزینش و انتخاب نمیکنند که از ملاقات چه کسی برای اولین بار هیجانزده شوند. یادتان هست آدمهای دوست داشتنی چگونه متواضع هستند؟ خب، آنها متظاهر هم نیستند.
یعنی هنگام کار با شخصی زیردست، دلخوریهای گذشتهی خود را سر او خالی نمیکند. آنها واقعا به آنچه همه میگویند علاقهمند هستند. دلشان میخواهد داستان آنها را بشنوند.
کاریزما این نیست که چقدر آدمها را به دوست داشتنتان ترغیب میکنید، بلکه آن است که باعث شوید کنار شما خودشان را دوست بدارند. – رابرت براولت
از خودشیفتگی پرهیز میکنند.
حدس بزنید موضوع موردعلاقهی گفتوگو برای یک خودشیفتهی اجتماعی چیست؟ خودش.
او میخواهد دربارهی ماجراهای خودش حرف بزند. مشکلاتش. موفقیتش. شکایاتش. خانوادهاش. دوستانش.
۴۵ دقیقه بعد، وقت آن رسیده است که راهشان را جدا کنند و یک بار هم از طرف دیگر گفت وگو دربارهی گذشته، حال یا آیندهاش نپرسیده است.
آدمهای دوستداشتنی به جای چرت و پرت گفتن دربارهی آنکه زندگیشان چقدر جالب (یا افتضاح) است، سوال میپرسند. آنها به عمق ذهن آدمهایی که با آنها گفتوگو میکنند وارد میشوند.
سوالات سطحی نمیپرسند، سوالات سادهای مثل اهل کجایی؟ یا شغلت چیست؟ یا هوا امروز چطور است؟
بلکه آنها به عمق مینگرند، سوالاتی با پایان باز میپرسند، که از عواطف و انگیزههای آدمها پرده برمیدارد. سوالاتی میپرسند که باعث میشود طرف مقابل احساس خوبی داشته باشد. سوالاتی با پایان باز میپرسند. میپرسند چرا. علاقهی واقعی نشان میدهند.
آنها بخشنده و نوعدوست هستند.
بنابه گفتهی آدام گرانت، جوانترین متصدی و ردهبالاترین پروفسور مدرسهی کسب وکار وارتون، آدمها سه نوع هستند:
۱. گیرنده
۲. تطبیقدهنده
۳. اهداکننده
گیرنده،خودخواه است. او تمایل دارد بیش از آن چه میدهد، بگیرد. او باور دارد دنیا رقابتی است و شعارشان ان است که بخور تا خورده نشوی. در نتیجه، نیازهایشان را بر هر کسی ترجیح میدهند. این راهبرد برای سود کوتاهمدت جواب میدهد … اما تدوام آن تقریبا غیرممکن است.
تطبیقدهنده کسی است که به دنبال تعادل بین اهداکردن و گرفتن است. به دنبال انصاف و برابری است. اگر برای رابطهای بیش از حد مایه بگذارد، بدون آنکه در عوض چیزی بگیرد، در نهایت تسلیم میشود. او به مبادلات و سودهای تجاری یکنواخت معتقد است.
اهداکننده نوعدوست است. نژاد نادری از انسان است که در عوض چیزی نمیخواهد. در حالیکه گیرنده همیشه و تطبیقدهنده گاهی اوقات روی دریافت تمرکز میکند … اهداکنندگان حتی به آن فکر نمیکنند.
با بخشیدن و بخشیدن و بخشیدن … شانس خودتان را هم برای دریافت ارزش در بازگشت افزایش میدهید:
پیشرفتی که با بخشنده و نوعدوستانه بودن، و اولویت قرار دادن نیازهای هرکس دیگری قبل از نیازهای خود، میتوانید داشته باشید خارقالعاده است.
هیتن شاه، مدیر عامل کیسمتریکز، الگوی کامل یک اهداکننده است. او حتی به سخن الهامبخش زیگ زیگلر در صفحهی توییترش میبالد:
اگر به اندازهی کافی به دیگران کمک کنید به چیزهایی که میخواهند برسند، هر آنچه در زندگی میخواهید به دست خواهید آورد.
از مردی که دو شرکت نرمافزاری فوقالعاده موفق را تاسیس کرده است (کیسمتریکز و کریزیاگ) … من این نصیحت را با جان و دل میپذیرم.
تحسینها را تلافی میکنند (و اشتباه را میپذیرند)
وقتی فردی دوستداشتنی به خاطر کارش تحسین میشود، معمولا پاسخی مانند این میدهد:
خیلی متشکرم! با این حال، باید تاکید کنم که نتیجهی تلاش تیم بود. من فقط نقش کوچکی در رسیدن به این هدف داشتم. جن، سم، مایک، و کسلی … همهی شما در این اتفاق نقش حیاتی داشتید. و بدون شما نمیتوانستیم این کار را انجام دهیم.
به عبارت دیگر، قدردان زحمات و کمکهای دیگران است. وقتی برای موفقیتی شناخته میشود، آن تحسین را به سمت همهی افراد دیگر هدایت میکند. آدمها را بدون انتظار چیزی در بازگشت، تحسین میکنند و به آنها قدرت میدهد.
برعکس، وقتی اوضاع به هم میریزد، از به گردن گرفتن تقصیرها نمیترسند.
یک رهبر خوب فردی است که کمی بیشتر از سهمش را از یک اشتباه و کمی کمتر از سهمش را از یک موفقیت به عهده بگیرد. – جان مکسول
در حقیقت، این همان چیزی است که بازاریاب رشد فروش هاباسپات، انوم حسین، زمانیکه یک پروژهی ۵۰۰،۰۰۰ دلاری خیلی خیلی سریع افت کرد انجام داد.
او بلافاصله گناه این اشتباه را به گردن گرفت. در نتیجه، همه او را بخشیدند، که در واقع رابطهاش را تحکیم کرد. این اثر روانشناختی به عنوان اثر پرتفال شناخته میشود که پیشتر دربارهی آن توضیح دادیم.
خلاصه:
۹ عادت افراد کاریزماتیک و با جذبه
- همدلی دارند
- متواضع هستند
- آسیبپذیر هستند
- حس شوخطبعی دارند
- حضور دارند
- واقعا به همه علاقهمند هستند
- از خودشیفتگی اجتماعی پرهیز میکنند
- بخشنده و نوع دوست هستند
- تحسینها را تلافی میکنند (و تقصیرها را به عهده میگیرند)
درباره این سایت